ازاینکه به من هم سرمیزنیدوبرام پیام میگذارید مرسی به موقع بامطالب وعکسهای جدید میام پیشتون دوستون دارم

Hi   how are you?how's  everything   with  you?

Ilove you  alot.you  belong  to  me.

You are  everything  for  me.

You  shouldn't   leave  me  at  all.

Anything  cann't   substitute  you.

My  heart   you.

I  shout  i love  you.

Iwould   like  you.

Your   love is  uncountable   for  me.

Bay   dear.

اول : سلام

اول : سلام

دوم : محیط کار خیلی با محیط درس فرق داره وقتی چیزاییو که خوندی لمس می کنی و می بینی برای اینا اون همه درس خوندی حس خوبی بهت دست میده........و بعد وقتی صدای نفس های کارگرا و پیردهاییو می شنوی که مجبورن برای گذران زندگی تو این سن اینطور بدنشو عذاب بدن ، برای تمام دود چراغ هایی که خوردی ، برای تمام سالهایی که درس خوندی ، برای همه شبهایی که مجبور بودی برای درک یه موضوع تا صبح بیدار بمونی به خودت آفرین میگی و اونوقت جای غرور سعی میکنی باهاشون اینقدر مهربانانه و با لطافت حرف بزنی که تو رو از خودشون بدونن و آروز کنی که کاش اینقدر پول داشتی که می تونستی برا همه

hi  how"s  every  thing  with  youسلام حال شما چطوره؟

I make a mistake  while I take  youمن اشتباه میکردم درحالی که شما موردتوجه من قرارگرفته بودید

into  consideration

actually  you  break  my  heart  you  are  cruelدرواقع شماشکستی قلب منو شمابی رحمی

you  are  difference  erom  meمن باشمافرق دارم

i  feel  sorry  for  you  since  i  preferمن خیلی متاسفم برای شما چون ترجیح میدم

leave  you  i  would  like  to  have  youترک کنم شمارومن مایل بودم داشته باشم شمارو

hawever  i  hate  youبه هرحال من متنفرم ازشما

no  iamn"t  waiting  for  youمن منتظرشمانیستم

I  disagree  withمن موافق باشما نیستم

let"s  forget  our  friendlship  /omit  each  otherبیادوستانه همدیگه روفراموش کنیم واسه همیشه

you   can  keep  my  lovely  heart  for  a  whileشمامیتوانی نگه داری  قلب عاشق منو برای مدتی

 
       آسان ترین راه آشنایی ، یک سلام است ، ولی گرم و صمیمی .
-       آسان ترین راه قدردانی ، یک تشکر ساده است ، ولی خالص و صمیمانه .
-       آسان ترین راه عذر خواهی ، عدم تکرار اشتباه قبلی است .
-       آسان ترین راه ابراز عشق ، به زبان آوردن آن است .
-       آسان ترین راه رسیدن به هدف ، خط مستقیم است .
-       آسان ترین راه پول در آوردن ، آن است که همواره در کارت رعایت انصاف را بکنی .
-       آسان ترین راه احترام ، اجتناب از گزافه گویی و گنده گویی است .
-       آسان ترین راه جلب محبت ، آن است که تو نیز متقابلا عشق بورزی و محبت کنی .
-       آسان ترین راه مبارزه با مشکلات ، روبرو شدن با آنهاست نه فرار .
-       آسان ترین راه رسیدن به آرامش ، آن است که سالم و بی غل و غش زندگی کنی
 

ی که همین الان مشغول خوندن این متنه،

زیباست (چون دلی زیبا داره)،

درجه یکه (چون تو دوستش داری بهش نظر کرده ای)،

قدرتمند و قوی و استواره (چون تو پشت و پناهش هستی)

و من خیلی دوستش دارم.

خدایا، ازت میخوام کمکش کنی زندگیش سرشار از همه بهترین ها باشه.

خواهش میکنم بهش درجات عالی (دنیائی و اخروی) عطا بفرما

و کاری کن به آنچه چشم امید دوخته (آنگونه که به خیر و صلاحش هست) برسه انشا ا... .

خدایا، در سخت ترین لحظات یاریگرش باش,

تا همیشه بتونه همچون نوری در تاریک ترین و سخت ترین لحظات زندگیش بدرخشه و در ناممکن ترین موقعیت‏ها عاشقانه مهر بورزه.

خداوندا، همیشه و هر لحظه او را در پناه خودت حفظ بفرما،

هروقت بهت احتیاج داشت دستش رو بگیر (حتی اگه خودش یادش رفت بیاد در خونت و ازت کمک بخواد)

و کاری کن این رو با تمام وجود درک کنه که هر آن هنگام که با تو و در کنار تو قدم برمیداره و گنجینه یه توکل به تو رو توی دلش حفظ کرده، همیشه و در همه حال ایمن خواهد بود.

شراب خواستم...

گفت : " ممنوع است "

آغوش خواستم...

گفت : " ممنوع است"

بوسه خواستم...

گفت : " ممنوع است "

نگاه خواستم...

گفت: " ممنوع است "

نفس خواستم...

گفت : " ممنوع است "
.
.
.
حالا از پس آن همه سال دیکتاتوری عاشقانه ،

با یک بطری پر از گلاب ،

آمده بر سر خاکم و به آغوش می کشد  با هر چه بوسه ،

سنگ سرد مزارم را

و

چه ناسزاوار

عکسی را که بر مزارم به یادگار مانده ،

نگاه می کند و در حسرت نفس های از دست رفته ،

به آرامی اشک می ریزد ......
.
.
.
تمام تمنای من اما

سر برآوردن از این گور است

تا بگویم هنوز بیدارم...

درمیان اشنایی باغمت بیگانه بودن ارزوست             باگذشت لحظه هابادلبری جانانه بودن ارزوست

درمیان شعله شمع وجود مهرتو                               سوختن وجان دادن پروانه بودن ارزوست

چیدن ازگلهای رنگارنگ باغ عشق تو                      سرخوش وسرمست چون دیوانه بودن ارزوست

گردش چشم من اندرپیچ وخم های زلف تو               رفتن وبوییدن وچون شانه بودن ارزوست

زندگی گرلطف دارددرعالم رویای خویش                    باخیال روی تو هم خانه بودن ارزوست

قطره های اشک توباسرخی رنگ لبت                       چون شراب ناب برلب پیمانه بودن ارزوست

خواب شیرین زیرانبوه نگاهت لذتی است                   سربرروی دامنت مستانه بودن ارزوست

نمیدونم الان میخوام چی بگم یابنویسم فقط اینومیدونم که دلم گرفته دلم تنگه حالم بده دیگه نمیتونم جلوی اشکاموبگیرم بغضم داره میترکه میخوام برم یه جائی که کسی نباشه وتامیتونم فریادبزنم وگریه کنم میخوام یه جائی برم که کسی نباشه دلداریم بده یابهم بخنده نمیخوام دل کسی برام بسوزه من دارم دیوونه میشم اخه خدایادیگه چقدربسه خسته شدم خسته ازهمه ازاین زندگی از این دنیا از همه ازهمه چراخدایامن هرکسی روکه دوست دارم دوسم نداره چراهمه فکرمیکنن که من خوشم یاناراحت نمیشم یااینکه زودفراموش میکنم نه من فراموش نمیکنم فقط همه روتوی دلم نگه میدارم باخودم سالهامیکشم ولی چیزی نمیگم چون گفتنش فایده نداره بی فایده است بی فایده

دلم میخوادبازببینمت دارم دق میکنم ولی توبی معرفتی بی معرفت بی معرفت دارم داغون میشم ولی دیگه چیزی نمیگم دیگه ساکت میشم مثل همیشه خفه میشم خفه

ولی بدون دوست دارم ونمیدونم چراعاشقت شدم

 
نشسته ام...

و انبوهي از صفحه هاي ناخوانده روبرويم...

غرق در افکار و تنهايي تلخ خودم هستم...

زماني بود...اشکهايم قلب و روح خسته ام را جاني تازه مي بخشيدند...اما...اکنون...حتي اشک هم به سراغ خانه ي چشمم نمي آيد...

نوشتن هميشه قلبم را ميشکند...

و اين بار ... باز هم................... نوشتن چشمانم را تر مي کند........

خدايا !

من خواستم ؟!........يا تو خواستي ؟!.........

تو را قسم به تنهايي جاويدانت روح مرا جاني تازه ببخش ..!

تنهايي ام را پاياني ده..

يا الهي ...

من لي غيرک ؟...

من لي غيرک ؟؟؟

من لي غيرک ؟؟؟...

خداي من ! خداي مهربان من !...من نيازمند مهر و محبت و عنايت توام ...!
خداي من !...

بر من و اميدي که به مهرباني ات بسته ام رحم کن مهربانا...!

لحظه لحظه زندگي ام را تو بساز و بهترين ها را به من هديه کن...!

دوستت دارم خداي مهر و عشق...!

زندگي ام را از مهر و رحمت و عشق ات سرشار کن ...!

خود و شريک زندگي ام را به دستان پر قدرت تو سپردم ...

باشد که آرامش و خوشبختي را در هر لحظه ي زندگيمان با مهر و عشق تو اي بيکران بچشيم .

تو را سپاس براي هر آنچه که به من عطا کردي اي مهربان و اي قادر متعال .

میخوام امشب یه چیزی رواعتراف کنم  :
میخوام بگم دلم برای پدرشوهرنامردم تنگ شده درسته که توی این 9سال خیلی اذیتم کرده ولی من دوسش دارم ودلم براش تنگ شده شایداحمق باشم ولی دوسش دارم دلم براش تنگ شده همون جوری که دلم برامادرشوهرم تنگ شده اخه خدا چی میشدکه پدرشوهرم منو مثل اون عروسای دیگش دوست داشته باشه شایدشوهرم الان فکرکنه که من مستم این حرفارو میزنم ولی نه من اگه مستم میدونم که چی دارم میگم اخه خدایاچی میشد که فقط یه بار پدرشوهرم دستمو میگرفت ومیگفت نجمه من توروازته دلم مثل دخترنداشتم دوست دارزم خدایا مگه من چکارکردم که سرنوشتمواینجوری کردی نه پدرومادردرستی نه خانواده شوهرم خدایاخسته شدم ازاین بی محبتی خدایاخدایاچقدرصدات بزنم چقدربگم تنهام دیگه طاقت ندارم اره خدامن امشب مستم مست مست ولی دارم این حرفاروازته دل مینویسم  حواسم هست دارم چی میگم خدایاخسته ام خسته خسته ازهمه ازاین همه دروغ ازاین همه فریب دیگه نمیتونم احساسموکنترل کنم دیگه نمیتونم پنهون کنم که داغون شدم دارم دیوونه میشم اره خدا من کم اووردم من کم اووردم دیگه چی میخوای خدایا خدایا خدایا دارم دیوونه میشم اخه تنهام اخه خسته شدم اخه .......................... چرا ؟خدایا خودت میدونی که من برخلاف اونچه نشون میدم هیچی نیستم دلم اونقدرسنگ نیست خدایاخدایا کی میشه پدرشوهرم دستموبگیره کی میشه منوقبول کنه اخه 9سال گذشت دیگه کی دیگه کی؟
وقتی مردم میخواداین حرفوبزنه؟ کی میخوادبگه دوسم داره اخه خدا کی؟
خدایاخیلی خیلی تنهام خیلی تنهام
حالا فقط غصه همدم دل منه تنهائی دل منو میشکنه میفهمی خدا تنهائی دل منو میشکنه دیگه طاقت این همه تنهائی روندارم خدایا9سال گذشت خدددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددددایااااااااااااااااااااااااااخداااااااااااااایاااااااااااااااااااا
دارم دیوونه میشم چراجواب نمیدی؟
خدایا به نظرم تازگی ها کرشدی دیگه نمیتونی بشنوی خدایادیگه بی خیال همه چی شدی؟ خدایاااااااااااااااااا خدددددددددددددددددددددددایااااااااااااااااااااا
کجائی چراجواب نمیدی؟
مگه زبون نداری خدایا ببخش منو من امشب مستم اگه ناراحتت میکنم ببخش توکه بخشنده ای این کارمنم ببخش
خدایاتوکه سرنوشت منواینجوری قراردادی توکه میدونستی قراره چی بشه چرامنوخلق کردی یه پدرومادرمعتاد
تاوقتی دخترخونه بودم خیری ندیدم حالا هم که عروس شدم محبت هیچکس به غیر از شوهرمو ندارمخدایا من دلم میخواست خانواده شوهرمم منو بخوان ولی چرامنو نمیخوان مگه من چکارکردم چکارکردم
دلم واسه خودم داره میسوزه چون هیچکس دلش برا من تنمیسوزه


خدایااگه امین نبود اگه اتنانبود من تا الان مرده بودم خدایا شکرت که اونا رو به من دادی  خدایابرام نگهشون دار
گورپدر پدرشوهر وبرادرشوهر
خدایاتنهاییموکسی نمیفهمه
حالا غصه همدم دل منه تنهایی دل منو میشکنه  
خدایا دوسشون دارم ولی بسه دیگه ازبس غرورموشکستم خسته شدم
دیگه غلورمونمیشکنم این دوری روطاقت میارم این بی معرفتی رو این نامردی رو همه رو تحمل میکنم ولی دیگه
غرورمونمیشکنم دیگه پیششون نمیرم
چون دلم نمیخواد که دوباره تحقیربشه دیگه نمیخوام سرزنشم کنن دیگه نمیخوام گذشته روبیادم بیارن میسخوام گذشته روباتمام بدیهاش فراموش کنم
خدایا بهم صبربده بتونم دوری پدرشوهرنامردم رو تحمل کنم ودیگه به کسی حسودی نکنم که پدرشوهراشون چقدرباهاشون رفیقن     نمیخوام حسودی کنم
خدایاخودت میدونیس من همشسونودوست دارم ولی اونامنودوست ندارن
به درک که دوست ندارن
بهدرک
به درک
به درک
 من یه جوری خودموسرگرم میکنم که دیگه توفکرشون نباشم

چقدردستاتوکم دارم پدرشوهر ولی نه نه نه نه

چی مشدبگی مثل دخترم دوست دارم میدونم که این ارزوروبه گور میبرم
من به این فاجعه عادت کردم که برم خسته بشم برگردم من دیگه به بی محبتی تو عادت کردم  دیگه امیدی بهت ندارم پدرشوهر
من به این ناخوشیه هرروزه که نفس گیروتبسم سوزه نبض احساسموعادت دادم نمیرسم که چراافتادم   خدایامرسی که به حرفام گوش کردی
بای

تو را از اعماق وجودم صدا مي کنم و از صميم قلبم با نهايت عجز ... از تو و مهر و لطف و عنايت هميشگي ات تمنا مي کنم کمکم کني و بگذاري که همه چيز به خوبي براي من پيش برود...و آنجايي که هيچ چيز در دست من نيست...و فقط قدرت بي کرانت مي تواند همه چيز را روبراه کند...تو با من باش مهربانا !

کمکم کن !

مشکلم را حل کن...!

تو را قسم به خدايي ات ! اي قدرتمند بي کران ...!

منتظر مهر و لطف بي نهايت تو هستم اي بي کران مهربان و اي خداي متعال و قدرتمند من !

تو را سپاس براي همه ي مهرباني هايت...!

منتظرم !

منتظر پاسخي شيرين ... به شيريني تمام مهرباني هايت هستم ...!

خدايا !

چشم براهم .............................!

چشم براه مهر بي حد و نهايت و هميشگي توام اي مهربان !

مهربان من ! ...خداي من !...همراهم بمان ...که...سخت دلتنگم...

 
شب است...

و...

تنهايم.............

راه مي روم...چشمانم به زمين زير پايم خيره اند...باد سردي به صورتم مي خورد...

مسير طولاني اي را از ميان درختان صف کشيده مي گذرانم...

عصر جمعه ست...با خود حرف مي زنم...

چه تنهايي تلخي..

و چه دل تنگي...

کاش مي توانستم براي هميشه پرواز کنم...يا جان دهم...يا به آنجا روم...که زمين و زمينيان نباشند...

که...

سخت دلگيرم ...

که...

سخت دلتنگم...

......

...

..

.

دلم یک دوست می خواهد

که خیلی مهربان باشد

نفسهایش همه ابی

به رنگ اسمان باشد

دلی رنگ اقاقی ها

و رنگ دفتر شعرش

به رنگ یاس ها باشد

دلم یک دوست می خواهد

مثال قطره ی اشکی

به رنگ عشق زلال و پاک و دریایی

چو عطر برفها باشد

دلم یک دوست می خواهد

که بر رخساره ی دستش

صدای خستگی باشد

و بوی پیچ و خمهای دو دست او

مثال خاک نم خورده ز لطف اسمان باشد

و در پستوی این رویای روحانی

صدای عشق نجوا می کند

قسم بر دوست

همه اینها ز الطاف خدای مهربان باشد

که خیلی مهربان باشد

نفسهایش همه ابی

به رنگ اسمان باشد

دلی رنگ اقاقی ها

و رنگ دفتر شعرش

به رنگ یاس ها باشد

دلم یک دوست می خواهد

مثال قطره ی اشکی

به رنگ عشق زلال و پاک و دریایی

چو عطر برفها باشد

دلم یک دوست می خواهد

که بر رخساره ی دستش

صدای خستگی باشد

و بوی پیچ و خمهای دو دست او

مثال خاک نم خورده ز لطف اسمان باشد

و در پستوی این رویای روحانی

صدای عشق نجوا می کند

قسم بر دوست

 
 
مثل يک قطره آب زندگي کن تا تمام زيبايي هاي اطراف در تو ديده شود. آنقدر قلب و روحت را پاک و شفاف نگه دار که بتواني بر شاخسار زندگي بدرخشي و طراوت وجودت باغ نگاه ديگران شود. آن وقت فرقي ميان تو و باغ گل نخواهد بود.
باور داشتن لحظه هاي خوب زندگي و پسنديدن و انتخاب زيبايي ها در هر شرايطي افراد را به سرمنزل مقصود خواهد رسانيد و آنها را در هر شرايطي از ديگران متمايز خواهد کرد.   
 
  

به نام تو اي خداي مهربان من !... تويي که هميشه عاشقانه دوستت دارم...
 
 
به نام تو !...

تو اي مهربان نازنين !

تو اي خدايي که نياز به مهر و توجه ات ... نياز به مهر و محبتت سراسر وجودم را فرا گرفته...!

و اما....

******

سال جديد !...

شهر جديد !...

خانه ي جديد !...

دوستاني جديد !...

محيطي جديد !...

محل کار جديد !...

همه ي اين تغييرات از آن توست !...مهربان خداي من !

باشد که قدر بدانم تمامي نعمتها و موهبت هايت را...!

خدايا !...

 
مهربان من ! ...همراه هميشگي ام باش ... ! بهترين ها را به من هديه کن ...!
به نام تو !..
تو...اي تنها هدايتگر من ...آرامش بخش من...
تو..................
تو ! خدايي که هر لحظه زندگي ام را با بهترين هايي که براي من به ارمغان مي آوري سرشار ميکني .
تو ...! تنها نازنيني که هميشه مرا در آغوش مهربانت گرفتي و مهر و عشقي ناب به من هديه کردي...
خداي من ... خداي مهربانم ...درياب حال مرا ...
ميدانم ... در حقت کوتاهي کرده ام...بگذر از من مهربانا ...هرگز نميگويم که تو ! را فراموش کرده ام...محال است که اين را بگويم ...محال .
فقط...مدتي ست که...تو ! خوب ميداني...اتفاقاتي ... افکاري ... مرا به خود مشغول کرده ست ... که به لطف تو ! اي مهربان ...به عنايت و توجه تو ! اي بيکران ...ايمان دارم ... و يقين دارم که همه چيز به بهترين شکل به انجام خواهد رسيد و من با داشتن تو ! خوشبخت ترين خواهم بود .
عاشقم بر تو ! اي تنها تکيه گاه زمين و آسمان من . اي مهربان قدرتمند .
اي قادر بلند مرتبه و متعال ...دوستت دارم ...
اي خداي مهر و عشق...!
دستم را بگير ...!
خوشبخت ترينم کن ...!
به من محبت کن ...به من آرامشي عطا کن که تو ! را بيش از پيش در تار و پود زندگي ام بيابم .
سپاس ! سپاس ! سپاس ... براي هر آنچه که به من از مهر بي حسابت به ارمغان آوردي...و همواره ...مي آوري .
چشم براه مهرباني ها و راهنمايي هاي تو ! هستم ... هميشه ! و هر لحظه .
مگذار خطا کنم ...مگذار اي قادر متعال ... که تويي ! که بر همه امور زندگي ام آگاهي .